دوست داشتن


عشق پنهان

وبلاگ تمام عاشقا

ببین كه چگونه لبهای ساكتم در شهوت بوسیدن لبهای معصوم تو سكوت كرده اند ، شاخه گل سرخی به روی چشمانت میگذارم و با چشمانی بسته برای اولین بار تو را میبوسم ، آن هنگام كه هر دو در شهوت تن غرق بودیم دیدی كه خداوند میخندید ، خداوند خوشحال شده بود ، خداوند خوشحال شده بود . پس بیا نترسیم و تا ابد لبهایمان را به هم گره بزنیم تا ابد   . ای تنها منجی من ، مرا تنها مگذار ، اگر آسمان شوی برایت زمین خواهم شد تا به رویم بباری ، برای چشمان معصومت نگاه خواهم شد و برای گوشهایت صدا ، برای نفسهایت گلو خواهم شد و در رگهایت از خون خود خواهم دمید ، و پس از مرگت نیز برای جسد ت كفن خواهم شد ، مرا تنها مگذار ، مرا تنها مگذار  .  روزی كه خداوند تو را می آفرید از او زمان مرگت را پرسیدم ! میدانی چرا ؟ برای اینكه پیش از تو بمیرم و هیچ گاه مرگت را نبینم . میخواهم تا همیشه برایم زنده باشی تا همیشه  .  تو دیگر تنها نیستی ، خانه ای خواهم ساخت برایت ، از استخوانهایم برایش ستون و از پوستم برایش سقفی ، قلبم را با برق شكاف میان سینه هایت میشكافم واز گرمی خون رگهایم برای شبهای تاریك تنهاییت آتشی می افروزم و تا همیشه در كنارت میسوزم تا همیشه  . . . و در عوض فقط از تو میخواهم گونه های خیسم را پاك كنی  .
 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:,ساعت 13:5 توسط بردیا| |


Power By: LoxBlog.Com